کشتی نجات
27 شهریور 1393 توسط ƒ.$ĦѦℜɪƒ
بسم الله …
زندگی اگر همرنگ خدا باشد طعم تازه ای میگیرد
طعمی شبیه بندگی
طعمی شبیه آسمان
آنوقت من اگر لیوان آبی دست تو بدهم اجر یک سال عبادت را دارم.
تو اگر به روی من بخندی خدا با تو تبسم میکند.
من اگر خانه را با عشق تو نظم بخشم خدا رحمتش را بر من میبارد
تو اگر با من مهربان باشی نزد خدا بهترین بندگانی
من اگر مطیع تو باشم سعادتمندم.
تو اگر دل بسته ی من باشی به خدا نزدیکتری
من اگر…
تو اگر…
من چقدر عزیز میشوم وقتی خدا برای خاطر تو این همه دوستم دارد
تو چقدر آقا میشوی وقتی خدا به خاطر من این همه دوستت دارد.
زندگی اگر همرنگ خدا باشد طعم تازه ای میگیرد
طعمی شبیه بندگی
طعمی شبیه آسمان
آنوقت من اگر لیوان آبی دست تو بدهم اجر یک سال عبادت را دارم.
تو اگر به روی من بخندی خدا با تو تبسم میکند.
من اگر خانه را با عشق تو نظم بخشم خدا رحمتش را بر من میبارد
تو اگر با من مهربان باشی نزد خدا بهترین بندگانی
من اگر مطیع تو باشم سعادتمندم.
تو اگر دل بسته ی من باشی به خدا نزدیکتری
من اگر…
تو اگر…
من چقدر عزیز میشوم وقتی خدا برای خاطر تو این همه دوستم دارد
تو چقدر آقا میشوی وقتی خدا به خاطر من این همه دوستت دارد.